تعریف زمان و آیا زمان اصلا وجود دارد؟

زمان وجود ندارد


چیزهایی مدام در حال رخ دادن هستند. عمیق، درست است؟ با تشکر.


جدا از این، منظور من این است که خارج از سطوح ادراک فردی ما، میلیون ها رویداد و فرآیند وجود دارد که بدون اطلاع ما رخ می دهد. البته، ما می توانیم درک کنیم که در حالی که یک اتفاق برای ما در یک طرف زمین می افتد، چیز دیگری در طرف دیگر اتفاق می افتد. ما به عنوان یک تمدن به جایی رسیده‌ایم که می‌توانیم مفهوم زندگی بدون زندگی و همچنین تنهایی عمیق ناشی از آن را درک کنیم.

سفارش ساخت سایت در فریلنس پروژه

من فکر می کنم ما خیلی عمیق هستیم. کمی به عقب برگردیم


وقتی برای اولین بار شروع کردم به فکر کردن به کلمه «زمان»، دقیقاً همین بود. یک کلمه. «زمان» یک عدد بود، یا صفحه ساعت، یا تعداد دقیقه‌ها و ساعت‌ها تا پایان درس‌ها و بالاخره می‌توانم به خانه بروم. زمان به معنای نوعی تجلی فیزیکی بود که می توانستم آنقدر خوب ببینم یا درک کنم تا بتوانم آن را تجسم کنم. این فقط یک نقطه بود، سپس یک نقطه دیگر.

ساعت بر زندگی ما نقش می بندد. وس پک/فلیکر، CC BY-ND


سپس، با ناراحتی همیشگی، شروع به فکر کردن کردم.


واقعا زمان چقدر بود؟ البته در رسانه ها تفسیرهای زیادی از تعریف زمان و حتی بیشتر دستکاری در آن می بینید. به عنوان مثال، سفر در زمان برای اکثر ژانرهای علمی-تخیلی یک موضوع رایج است. قهرمان داستان در یک نقطه از زمان شروع می شود و سپس در نقطه ای دیگر به پایان می رسد.


این مرا به اولین نکته من می رساند. زمان از یک جهت فاصله است.

انجام پروژه در فریلنس پروژه

نحوه درک ما از زمان چیزی است که همیشه در ذهن من است. این فقط یک رشته فکر گذرا است که در محیط‌هایی که قطعاً کلاس درس نیستند، به درون و از آگاهی من می‌چرخند. نتایج درسی من، شگفتی‌های روزانه به این نتیجه می‌رسند که دلیل اینکه ما می‌توانیم زمان را درک کنیم، سه نقطه تجربه بشری است.


این سه نقطه معمولاً گذشته، حال و آینده نامیده می شوند. گذشته: نقطه ای در زمان که قبلاً تجربه شده است. حال: نقطه ای در زمان که در حال حاضر تجربه می شود و آینده: نقطه ای در زمان که ناگزیر آن را تجربه خواهیم کرد. این سه، توانایی ما برای درک به اصطلاح «گذر» زمان را تشکیل می‌دهند. اگر نمی‌توانستیم این «گذر» را درک کنیم، آیا واقعاً می‌دانیم ساعت چند است؟

«تداوم خاطره» اثر سالوادور دالی


به طور فرضی (بسیار) بگویید، انسان ها حافظه کوتاه مدت کمی داشتند یا اصلاً نداشتند. ما خاطرات هر اتفاقی را که قبل از لحظه ای که در آن بودیم حفظ نمی کنیم و دائماً در لحظه حال زندگی می کنیم و در عین حال دائماً فراموش می کنیم. ما چیزی را در «گذشته» به یاد نمی آوریم، و به طور واقع بینانه نمی توانیم «آینده» را به این دلیل درک کنیم. با این حساب، گذر زمان شکسته خواهد شد. ما نقطه شروعی نخواهیم داشت و بنابراین نیازی به درک نقطه پایانی وجود نخواهد داشت. به همین دلیل زمان برای ما وجود نداشت. ما هیچ درکی از آن نخواهیم داشت. ما ممکن است در برخی جنبه ها زندگی را بی پایان بدانیم زیرا اصلاً نمی توانیم نقطه پایانی را احساس کنیم. ببینید چگونه خطوط کمی شروع به محو شدن می کنند؟

پیروزی زمان، مدرسه فلورانس، قرن پانزدهم. موزه باندینی، فیزوله، ایتالیا.


البته می توان استدلال کرد که زمان به طور کامل و جدا از ما وجود دارد. حتی اگر انسان‌ها وجود نداشته باشند، ماه همچنان به دور ما می‌چرخد، همانطور که ما به دور خورشید می‌چرخیم و خورشید به دور کهکشان ما می‌چرخد، و کهکشان ما به دور جهان می‌چرخد. زمان، در تعاریف بشر، زمانی است. یک نقطه به نقطه دیگر. آشنا بنظر رسیدن؟ فاصله طول بین دو نقطه است، و زمان اندازه گیری بین "سه نقطه" ما که از نظر انسانی تصور شده است.

طراحی لوگو با بهترین طراحان لوگو

استدلال «زمان فاصله است» این سوال را مطرح می‌کند که جهنم در مورد کل نمودارهای فاصله زمانی چه می‌گذرد. آنها به سادگی برای انتقال حرکت یک جسم وجود دارند. آنها فقط نشان می دهند که چگونه فاصله و سرعت جسم با پیشرفت زمان تغییر می کند. شی از یک نقطه شروع می شود و در نقطه دیگر به پایان می رسد. متغیر زمان به سادگی وجود دارد تا نشان دهد که سرعت جسم در طول مسیر شی چقدر تحت تأثیر قرار می گیرد.


درست. سردرد میگیرم


به طور خلاصه، "زمان" که من در مورد آن صحبت می کنم هیچ ارتباطی با "زمان" در نمودار فاصله زمانی ندارد. آنها دو نشانه متفاوت دارند اما هنوز کاملاً انتزاعی هستند. یک تفاوت این است که نمودار فاصله زمانی دارای یک مقدار عددی برای اندازه گیری آن است. (با توجه به این نکته: چه کسی گفت که قرار است یک ثانیه آنقدر طولانی باشد؟ یا یک دقیقه؟ هر کسی، لطفاً به من اطلاع دهد. این باید یک دلیل ریاضی باشد. آیا ریاضی حتی واقعی است؟ شاید در مقاله بعدی من ...)


و بنابراین نکته دوم من: زمان کاملاً انتزاعی و منحصر به انسان است. سرعت و جهت ندارد.

تخم زمان


در حالی که زمان را می توان به عنوان گذر از سه نقطه گذشته، حال و آینده تعریف کرد، ما باید تعریف حال را در نظر بگیریم. تعریف آکسفورد از «حال»، «دوره زمانی است که در حال حاضر اتفاق می‌افتد.» این «دوره» درک و دریافت فعلی اطلاعات محیطی توسط مغز است. این اساساً میزانسن دنیای واقعی در یک لحظه است، با تمام حواس، احساسات و درک ما

gs در رابطه با دنیای خارج. "اکنون" نقطه فعلی در زمان است که ما در حال تجربه آن هستیم، به معنای نقطه ای که گذشته ما را به آن سوق داده است و همچنین نقطه ای است که وسیله ای برای هر گونه نتایج آینده است.


آنچه در زمان حال قابل تعریف نیست، مکان دقیق آن در زمان است. در نگاه اول کمی معماست، اینطور نیست؟


متأسفانه، بسیاری از منشأ جهان ما هنوز برای ما ناشناخته است، یا به سادگی آنقدر نامفهوم است که به هیچ یک از سؤالات ما پاسخ نمی دهیم. در حالی که ممکن است ما از سن سیارات خود و مدت زمانی که در نهایت خورشید چشمک می زند بدانیم (کم گفته ایم)، همین موضوع را نمی توان، و احتمالاً هرگز، در مورد بقیه جهان رها شده ما دانست. تا آنجا که می دانیم، جهان نامحدود است، نامحدود. هرگز به پایان نمی رسد، چیزی است که ما واقعاً هرگز نمی توانیم آن را درک کنیم. ما می‌توانیم مفهوم «بدون پایان» را به خوبی درک کنیم، اما هرگز واقعاً نمی‌توانیم بدون تجسم یک «پایان» این کار را انجام دهیم. این در ماهیت ادراک و درک ما به عنوان انسان نیست که نتوانیم پایانی را در چشم ببینیم. در مورد دلایل آن، من فکر نمی‌کنم این چیزی باشد که ما هرگز بدانیم. از آنجایی که انسان ها در انجام این کار بسیار ماهر هستند، ما ادامه می دهیم.

MACS 0723: کمان‌های قرمز در تصویر، نور کهکشان‌ها را در اوایل کیهان ردیابی می‌کنند، توسط تلسکوپ جیمز وب


از آنجایی که جهان بی نهایت است، نمی توانیم زمان را خطی ببینیم. ما ممکن است در این حال به عنوان گذشته برای خود آینده شما رخ دهد. همین الان که این مقاله را تایپ می‌کنم، می‌توانم ساعت‌ها بعد به انجام این کار فکر کنم، و این هنوز هم زمان حال من در آن زمان است.

لیست مجریان نظام مههندسی اراک

به طور خلاصه، «سه نقطه زمانی» همیشه و دائماً در یک زمان و لحظه مشابه یکدیگر رخ می‌دهند. خود آینده من احتمالاً در حال خوردن شام داغی است که در این لحظه تصور می کنم در حالی که این کلمات را تایپ می کنم. این هنوز یک نقطه زمانی معتبر است، زیرا در نهایت زمان حال من خواهد بود. البته من از آینده اطلاعی ندارم و هر اتفاقی ممکن است در این فاصله زمانی بیفتد. این به سادگی به واقعیتی مربوط می شود که من در حال حاضر در آن زندگی می کنم، اما این موضوع کاملاً دیگری است، بنابراین فعلاً آن را پنهان می کنم.

انجام پروژه برنامه نویسی با بهترین برنامه نویس دانان

با در نظر گرفتن این موضوع، مفهوم «حال» بسیار پیچیده‌تر می‌شود. در نگاهی به گذشته، ممکن است به نظر برسد که اصلاً وجود ندارد، زیرا می تواند به خوبی گذشته خود آینده من یا آینده خود گذشته من باشد. حال همیشه در حال وقوع است. در جهان ما، هر لحظه را می‌توان به عنوان «حال» تعریف کرد، زیرا ما آن را فقط تا حد توانایی‌های ممکن خود تجربه می‌کنیم - هر چیزی که در مقابل ما اتفاق می‌افتد (به بیان تصویری) فقط در یک نقطه از زمان.


همانطور که می توانید استنباط کنید، اگر خیلی به آن فکر کنیم زمان یک آشفتگی خونین بزرگ است که باید آن را درک کرد. ما زمان را خلق کردیم زیرا می‌توانیم آن را تا حدی درک کنیم، و همچنین می‌توانیم از آن برای انجام کارهای پست و بیهوده‌ای که در این تمدن سرمایه‌داری از ما انتظار می‌رود استفاده کنیم. این به ما کمک می کند تا سرعت انجام کارها را تنظیم کنیم تا آن را در ساده ترین شکل خود قرار دهیم. بدون این، ما کارهایی را انجام می‌دهیم که فقط می‌توانم آن‌ها را به‌عنوان احساسی مثل «ابدیت» توصیف کنم. اگر شروع یا پایانی برای آن وجود نداشت، رفتن به مدرسه یا کار چه فایده ای دارد؟ زمان، از برخی جنبه‌ها، ما را قادر می‌سازد تا زندگی غنی‌تری با هدف داشته باشیم. در غیر این صورت، بدون اینکه فکری برای بیدار شدن دوباره داشته باشیم می‌خوابیدیم و خودمان روی یک صندلی می‌نشستیم بدون اینکه فکر کنیم دوباره بیدار شویم. زندگی بی پایان و مهمتر از همه بی معنا می شد.

پیرمرد در اندوه، 1890 اثر ونسان ون گوگ

انجام پروژه متلب با بهترین متخصصان

در نتیجه، زمان به طرز وحشتناکی پیچیده است. معمای واقعی "زمان" برای من شخصاً این است که نمی توانم به همان نتیجه برگردم: اینکه هم متوقف می شود و هم وجود دارد. هم وجود دارد و هم نبودن، روی هم قرار می گیرد. رشته فکری من که در حال گذر است، تقریباً هر بار مسیر خود را طی می کند، به همان جایی که شروع شده بود. این یک فکر ترسناک است، زیرا با گذشت زمان (بدون جناس)، متوجه شدم که ماهیت چرخه ای این افکار به نوعی ثابت کرد که زمان بی پایان است. ثابت است، هم در دایره‌ها می‌چرخد و هم در واقعیت‌های دیگر موازی با خودش است. زمان بی نهایت است، اما از آنجایی که هیچ آغاز یا پایانی برای آن وجود ندارد، آیا واقعا برای ما وجود دارد؟ اگر اصول درک ما مستلزم آن سه نقطه از زمان است، چگونه می توانیم آن را درک کنیم؟


این قطعا چیزی برای فکر کردن است.

سفر کردن سریع تر از نور چگونگی اتفاقات آن

اگر سریعتر از سرعت نور سفر کنید چه اتفاقی می افتد؟


سوال:  سریعتر از سرعت نور حرکت کنید چه اتفاقی می افتد؟

انجام پروژه در فریلنس پروژه

پاسخ کوتاه: "برای حرکت یک جسم با سرعت نور، جرم آن بی نهایت می شود، انرژی لازم برای حرکت چنین جسم سنگینی نیز بی نهایت خواهد بود، بنابراین غیرممکن است، زیرا ما نمی توانیم انرژی بی نهایت را به هیچ جسمی ارائه کنیم. ما باید قوانین خاصی از فیزیک (نظریه نسبیت خاص) را بشکنیم تا با سرعت نور حرکت کنیم.


پاسخ طولانی:

نور با سرعت 3×108 متر بر ثانیه حرکت می کند که در حال حاضر سریع ترین در جهان قابل مشاهده ما است که از نظر تئوری نسبیت خاص جرم با افزایش سرعت افزایش می یابد.


اما از آنجایی که اکثر ما در مقایسه با سرعت نور با سرعت بسیار پایینی حرکت می کنیم، بنابراین تغییر جرم در اثر افزایش سرعت ناچیز است.

اما اگر با سرعت نور حرکت کنیم، تغییر جرم بی نهایت زیاد است.

سفارش ساخت سایت در فریلنس پروژه

با توجه به معادله محاسبه جرم جسمی که با سرعت نور حرکت می کند:


حال اگر سرعت حرکت یک جسم را قرار دهیم آنگاه به نظر می رسد


اکنون اگر جرم ما با سرعت نور ∞ شود، برای حرکت دادن چنین جسم سنگینی با سرعت نور به انرژی بی‌نهایت بزرگی نیاز داریم که غیرممکن است، زیرا ما نمی‌توانیم انرژی بی‌نهایتی را برای هیچ جسمی تامین کنیم زیرا مقدار محدودی داریم. از انرژی


از رابطه هم ارزی انرژی-جرم:


در اینجا p مومتوم نسبیتی است.

و همراه با فرمول انرژی از


از «نظریه نسبیت ویژه انیشتین»، می توان با سرعت ذرات حرکت کرد، اما «چند ذره خاص» (که در ادامه در این پاسخ مورد بحث قرار خواهد گرفت) وجود دارند که می توانند با چنین سرعت بالایی حرکت کنند.


چند پیش‌بینی دیگر وجود دارد که اگر با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کنیم، زمان‌ها خیالی می‌شوند.

طراحی لوگو با بهترین طراحان لوگو

اکنون، از "نظریه نسبیت" اجازه دهید نشان دهم که چگونه کار می کند


اجازه دهید سرعتی که با آن حرکت می کنیم "v=2c" باشد سپس از:


می توانیم بگوییم که


حال، این زمان خیالی به چه معناست؟


فرض کنید زمان روی یک نمودار زمانی است که ما در حال حاضر در «زمان واقعی» زندگی می‌کنیم و «به طور مداوم صفحه افقی را در حال حرکت است».


اما "با رسیدن به زمان خیالی، بر محور زمان واقعی عمود است."

می توان گفت که هر حادثه ای به یکباره و در یک زمان اتفاق می افتد و زمان در محور واقعی حرکت نمی کند.


شاید این زمان تخیلی می تواند دلیلی احتمالی در پشت برخی مواردی باشد که دانشمندان قادر به توضیح آنها در زمان واقعی نیستند.


این من را به یاد یکی از نقل قول های استیون هاوکینگ می اندازد، چیزی شبیه این است:

انجام پروژه برنامه نویسی

    از آنجایی که زمان خیالی مانند جهت دیگری در فضا رفتار می کند، تاریخ ها در زمان خیالی می توانند سطوح بسته باشند، مانند سطح زمین، بدون آغاز یا پایان [وجودی].»

    ~ استیون هاوکینگ


سریع‌ترین جسمی که ما انسان‌ها تا به حال ساخته‌ایم «کاوشگر خورشیدی پارکر» است که رکورد سرعت 692000 کیلومتر بر ساعت یا حدود 0.064 درصد سرعت نور دارد.

اگرچه این سریعترین جسمی است که بشر تاکنون ساخته است، اما سرعت آن در مقایسه با سرعت نور بسیار پایین است.

انجام پروژه متلب با بهترین متخصصان

اکنون می توانید تصور کنید که ساخت فضاپیمایی که جرم بی نهایت دارد و برای حرکت با سرعت نور به انرژی بی نهایت نیاز دارد چقدر سخت خواهد بود. اکنون برای ما تقریبا غیرممکن است.


اما در نهایت، همه اینها فقط نظریه و فرضیه است و لزومی ندارد که همه آن‌ها درست باشد، این حوزه خاص هنوز به تحقیقات عمیق‌تری نیاز دارد و ممکن است چند دهه بیشتر طول بکشد تا نتیجه‌گیری نهایی شود.


شما می توانید این پاسخ را نیز بخوانید، در اینجا من یک ایده مختصر در مورد "روابط فضا-زمان" ارائه کرده ام https://qr.ae/pGx8w2


همچنین می توانید این پاسخ مربوط به "اتساع زمان" را بررسی کنید https://qr.ae/pGxXA9


"برخی ذرات خاص که می توانند با سرعت نور حرکت کنند"


چند ذره فرضی وجود دارد که می تواند سریعتر از نور حرکت کند، که "تاکیون" است.

از معادله انرژی


اگر این ذره با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کند، انرژی یک عدد خیالی است و می دانیم که انرژی نمی تواند پیچیده باشد، باید واقعی باشد تا معنای خاصی برای چنین انرژی داشته باشد. پس عبارت Numerator نیز باید یک عدد فرضی باشد (زیرا اگر دو عدد تخیلی خالص را تقسیم کنیم، یک عدد واقعی به دست می‌آید)


به این معنی که "جرم ذره باید یک عدد خیالی باشد" نیز. و سپس "مقدار انرژی که به دست می آوریم یک عدد \Re" است. و بیشتر، ما می توانیم با سرعت نور حرکت کنیم.


این ذره هنوز در آزمایش های علمی به عنوان یک ذره واقعی که در خلاء حرکت می کند کشف نشده است، با این حال ما به صورت تئوری پیش بینی کرده ایم که ذرات تاکیون مانند به عنوان "شبه ذرات" سریعتر از نور در حال حرکت در رسانه های لیزر مانند وجود دارند.


اکنون کل پاسخ را خلاصه می کنم

لیست مجریان نظام مهندسی اراک

    در حال حاضر غیرممکن است که با سرعت نور سفر کنیم زیرا جرم ما بی نهایت بزرگ می شود و ما برای حرکت با چنین سرعتی به انرژی بی نهایت زیادی نیاز داریم حتی اگر به نحوی با چنین سرعتی سفر کرده باشیم، باید برخی از قوانین شناخته شده فیزیک را زیر پا بگذاریم و شاید ما حتی نیاز بیشتری داشته باشیم

بررسی موتورهای رندر و توضیحاتی در مورد آن ها

درباره موتورهای رندر


این یک مرور سریع از موتورهای رندر فعلی برای هودینی و جنرال از نظر استفاده از MotionGraphics و VFX است.

انجام پروژه  فریلنس پروژه

RenderEngine های مختلفی وجود دارد که هر کدام منحصر به فرد هستند و از روش های مختلفی برای حل یک مشکل استفاده می کنند. من به دنبال Arnold، RenderMan، Vray، Octane و Redshift هستم. برای مقایسه، موتور Indigo Renderer را اضافه کردم.


روش های مختلفی برای ارائه یک صحنه با مزایا و کاستی ها وجود دارد. بیایید با رایج ترین شروع کنیم.

مسیریابی (PT)


به طور دقیق Backward Pathtracing. در ردیابی اشعه به عقب، یک پرتو چشم در چشم ایجاد می شود. از صفحه دید عبور می کند و به جهان می رود. اولین جسمی که اشعه چشم به آن برخورد می کند، جسمی است که از آن نقطه از صفحه دید قابل مشاهده خواهد بود. پس از اینکه ردیاب پرتو به آن پرتو نور اجازه می‌دهد به اطراف بتابد، رنگ‌آمیزی و سایه‌دهی دقیق آن نقطه در صفحه دید را تشخیص می‌دهد و آن را روی پیکسل مربوطه در صفحه مانیتور رایانه نمایش می‌دهد. این یک روش کلاسیک است که همه موتورهای رندر به صورت استاندارد از آن استفاده می کنند.

حمل و نقل سبک شهری (MLT)

سفارش ساخت سایت در فریلنس پروژه

این روش نسبت به ردیابی مسیر دو طرفه این مزیت را دارد که وقتی مسیری از نور به چشم پیدا شد، الگوریتم می‌تواند مسیرهای نزدیک را کاوش کند. بنابراین مسیرهای نوری که یافتن آنها دشوار است را می توان با همان تعداد فوتون شبیه سازی شده به طور کامل تری کاوش کرد. حمل و نقل نور کلانشهر یک روش بی طرفانه است که در برخی موارد (اما نه همیشه)، سریعتر از سایر الگوریتم های بی طرف مانند ردیابی مسیر یا ردیابی مسیر دو طرفه به حل معادله رندر همگرا می شود. MetroPolis اغلب در حالت دو جهته (BDMLT) استفاده می شود.

هدایت مسیر


ترکیبی بین Path-tracing و MLT، تکنیک بی طرفانه برای ساخت هوشمند مسیر نور در الگوریتم های مسیریابی. هدایت غیرمستقیم که نور غیر مستقیم را با نمونه برداری از نور بهتر یا مناطق مهمتر صحنه بهبود می بخشد. هدف این است که به الگوریتم های ردیابی مسیر اجازه دهیم تا به طور مکرر نحوه ساخت مسیرهای نور پر انرژی را "یاد بگیرند".


پیوند به آخرین مقاله Siggraph

مسیریابی دو جهته ( BDPT )


مسیریابی منظم به عقب در صحنه‌های داخلی با منبع نور کوچک کار سختی دارد، زیرا برای یافتن یک نور کوچک در یک اتاق به پرتوهای زیادی نیاز دارد و فقط برای اینکه ببینیم آیا یک جسم با نور نور می‌گیرد یا خیر.


با دوطرفه، پرتوها هم از دوربین و هم از منابع نور پرتاب می شوند. سپس آنها به یکدیگر متصل می شوند تا بسیاری از مسیرهای نور کامل را ایجاد کنند.

رندر طیفی


برخلاف اکثر رندرهایی که با رنگ‌های RGB کار می‌کنند، رندرهای طیفی از رنگ طیفی در سراسر استفاده می‌کنند، از مدل آسمان مبتنی بر فیزیکی گرفته تا خواص بازتابی و انکساری مواد. مدل های مواد کاملاً بر اساس قوانین فیزیک است.

این امکان ارائه مواد شفاف مانند شیشه و آب را در بالاترین درجه واقع گرایی فراهم می کند.

رندر طیفی در شبیه سازی اثرات مختلف جوی متوسط ​​مانند جو هوای زیر آب یا زمین بسیار خوب است.

رندر جانبی

طراحی لوگو با بهترین طراحان لوگو

Hat Biased Render Engine در واقع به این معنی است که قبل از ارسال پرتوهای دوربین، اطلاعات زیادی را از قبل محاسبه می کند. به عبارت ساده‌تر، از یک الگوریتم بهینه‌سازی برای سرعت بخشیدن به زمان رندر استفاده می‌کند، اما با انجام این کار، صرفاً فقط فیزیک نور را مدل‌سازی نمی‌کند، بلکه تقریبی می‌دهد.


در اینجا مثالی است که رندر طیفی می تواند انجام دهد:

شبیه‌سازی جوی در مقیاس سیاره


برخلاف سایر سیستم‌های رندر که بر مدل‌های به اصطلاح عملی مبتنی بر تقریب‌ها تکیه می‌کنند، منظومه خورشید و آسمان ایندیگو مستقیماً از اصول فیزیکی مشتق شده است. شبیه‌سازی جوی Indigo با استفاده از پراکندگی Rayleigh/Mie و داده‌های به دست آمده از ناسا بسیار دقیق است. با اطلاعات طیفی کامل ذخیره می‌شود و امکان رندر سریع و تغییرات بی‌درنگ موقعیت خورشید را فراهم می‌کند.


چند نمونه از شبیه سازی اتمسفر توسط کاربر Indigo Forum Yonosoy.

درباره موتورهای رندر قسمت 2


هر الگوریتم رندر مزایای متفاوتی در موقعیت‌های مختلف صحنه / نور دارد. برخی از موتورهای رندر رایج با استفاده از الگوریتم های زیر:


در اینجا لیست Pro و Con بر اساس تجربه شخصی من آمده است:

رهیاب


حرفه ای :


    آسان برای استفاده

    بهترین برای نمای بیرونی

    شخصیت های عالی و رندرهای فضای باز


منفی:


    برای سوزاننده بد است

    برای فضاهای داخلی با نور غیرمستقیم زیاد و منابع نور کوچک چندان خوب نیست

انجام پروژه برنامه نویسی با بهترین متخصصان

مسیریابی BiDirectional


حرفه ای :


    برای فضای داخلی بسیار خوب است

    سوزاننده خوب و سریع


منفی:


    برای رندر در فضای باز خیلی سریع نیست

    کند برای سوزاننده منعکس شده


رندر طیفی


حرفه ای :


    فوق العاده آسان برای استفاده

    صحیح ترین فیزیک

    رندر mediun

    از مدل سازی صحیح فیزیکی استفاده کنید

    کیفیت تصویر خارج از جعبه عالی


منفی:


    رندر کندتر

    استفاده از حافظه بیشتر از 32 شناور به جای 3

    نیاز به مواد فیزیکی صحیح

    سخت به دست آوردن aov و غیره.

    محدودیت سایه زن


حمل و نقل سبک متروپلیس


حرفه ای :


    سریعتر برای سوزاننده منعکس شده است

    عالی برای سوزاننده

    بهترین برای فضای داخلی (نور غیر مستقیم، منابع نور کوچک)


منفی:


    برای نمای بیرونی بسیار کند است


هدایت مسیر


حرفه ای :


    بسیار خوب برای فضای داخلی (indir

نورپردازی ect، منابع نور کوچک)

     بسیار سریعتر از PT برای صحنه هایی با نورپردازی بسیار دشوار (به عنوان مثال نوری که از یک دهانه کوچک عبور می کند، نور صحنه را به طور غیر مستقیم روشن می کند)

     سوزاننده سریع

لیست مجریان نظام مهندسی اراک

منفی:


     برای مواد براق خیلی سریع نیست

     زمان راه اندازی بیشتر (بهینه سازی تنظیمات رندر)

     مشکلات مربوط به هندسه دقیق


رندر جانبی


حرفه ای :


     سریعترین رندر

     برای سوزاننده + سوزاننده منعکس شده بسیار مفید است

     انعطاف پذیرترین تنظیمات رندر

     هک های شیدر عالی


منفی:


     راه اندازی سخت است

     اگر الگوریتم های بهینه سازی نیاز به دانش دارند

     برخورد سخت با مجموعه داده بزرگ

     مغرضانه، مصنوعات، نویز پراکنده، فرکانس پایین

     می تواند ردپای حافظه زیادی داشته باشد


نقشه برداری فوتون پیش رونده تصادفی

انجام پروژه متلب با بهترین متخصصان

     بهترین برای فضای داخلی

     ردپای حافظه کوچک

     انواع کاستیک ها را به خوبی مدیریت می کند

توضیح قضیه تقارن نوتر و چگونگی کارکرد آن

تقارن نوتر چگونه کار می کند (فیزیک)


1. قضیه تقارن نوتر غیر نیوتنی (arXiv)

انجام پروژه در فریلنس پروژه

نویسنده : دلفیم اف ام تورس


چکیده: اصل جهانی که توسط امی نوتر در سال 1918 به دست آمد، ادعا می‌کند که تغییرناپذیری یک مسئله تغییرات با توجه به یک خانواده یک پارامتری از تبدیل‌های تقارن، دلالت بر وجود یک کمیت حفظ‌شده در امتداد اکستریم‌های اویلر-لاگرانژ دارد. در اینجا ما قضیه نوتر را برای حساب تغییرات غیرنیوتنی اخیر اثبات می کنیم. اثبات بر اساس یک شرط بهینه لازم جدید از نوع DuBois-Reymond است


2. راه حل های دقیق و تحلیلی جدید در کیهان شناسی انتگرال پذیر Weyl از تقارن آنالیز Noether (arXiv)


نویسنده : آندرونیکوس پالیاتاناسیس

طراحی لوگو با بهترین طراحان لوگو

چکیده: ما یک مدل کیهان‌شناختی را در فضای پس‌زمینه فریدمن - لمتر - رابرتسون - واکر با یک گاز ایده‌آل تعریف‌شده در گرانش ادغام‌پذیر Weyl در نظر می‌گیریم. در نظریه انیشتین ویل یک میدان اسکالر به روش هندسی معرفی شده است. علاوه بر این، میدان اسکالر و گاز ایده آل در انتگرال عمل گرانشی برهم کنش دارند. علاوه بر این، ما یک اصطلاح بالقوه برای پتانسیل میدان اسکالر معرفی می‌کنیم و نشان می‌دهیم که معادلات میدان توصیفی از فضای کوچک را می‌پذیرند. قضیه نوتر برای محدودیت تابع پتانسیل اعمال می شود و قوانین بقای مربوطه ساخته می شوند. در نهایت، معادله همیلتون-جاکوبی را برای مدل کیهان‌شناسی حل می‌کنیم و خانواده‌ای از راه‌حل‌های جدید را در کیهان‌شناسی Weyl Integrable استخراج می‌کنیم. برخی از عبارات شکل بسته برای تابع هابل ارائه شده است


3. حل تحلیلی و تقارن نوتر برای مدل تورمی هذلولی در چارچوب جردن (arXiv)


نویسنده : آندرونیکوس پالیاتاناسیس

سفارش ساخت سایت در فریلنس پروژه

چکیده: تجزیه و تحلیل تقارن Noether برای مطالعه یک مدل کیهانی چند میدانی در یک هندسه پس‌زمینه FLRW فضایی استفاده می‌شود. انتگرال عمل گرانشی از دو میدان اسکالر تشکیل شده است، میدان برانس-دیک و میدان اسکالر دوم که حداقل با گرانش همراه است. با این حال، دو میدان اسکالر در شرایط جنبشی تعامل دارند. این چند میدانی برای توصیف معادل تورم هذلولی در چارچوب جردن پیدا شده است. بکارگیری قضایای نوتر پارامترهای آزاد مدلی را که قوانین حفاظت وجود دارد محدود می کند. ما متوجه شدیم که معادلات میدان یک سیستم دینامیکی یکپارچه را تشکیل می‌دهند و راه‌حل تحلیلی به دست می‌آید

بهبود دقت کالیبراسیون LIGO با استفاده از فیلترهای وابسته به زمان برای جبران تغییرات زمانی (arXiv)

تحولات اخیر در تحقیقات انجام شده با LIGO part2 (اخترفیزیک)

عکس رابرت کاتزکی در Unsplash


1. بهبود دقت کالیبراسیون LIGO با استفاده از فیلترهای وابسته به زمان برای جبران تغییرات زمانی (arXiv)


انجام پروژه در فریلنس پروژه

چکیده: پاسخ تداخل سنج های پیشرفته LIGO با زمان متفاوت است [arXiv:1608.05134]. بنابراین کالیبراسیون دقیق تداخل سنج ها باید تغییرات زمانی در پارامترهای مدل کالیبراسیون را ردیابی و جبران کند. این تغییرات در طول سه اجرای رصد پیشرفته LIGO اول ردیابی شدند و جبران برخی از آنها در روش کالیبراسیون اجرا شده است. در طول اجرای مشاهده دوم، اصلاحات ضربی در پاسخ تداخل سنج در حالی که داده‌های کرنش کالیبره‌شده هم در زمان واقعی و هم در زمان تأخیر بالا تولید می‌شد، اعمال شد. در یک کالیبراسیون با تأخیر بالا که پس از اجرای دوم مشاهده و در طول کل اجرای سوم مشاهده انجام شد، اصلاحی شامل به‌روزرسانی فیلترها در کالیبراسیون اعمال شد - وابستگی زمانی فرکانس قطب حفره جفت شده fcc. اکنون روش‌هایی برای جبران تغییرات در پاسخ تداخل‌سنج که به فیلترهای وابسته به زمان نیاز دارند، از جمله صفرهای متغیر، قطب‌ها، بهره‌ها و تأخیرهای زمانی ایجاد شده‌اند. جبران وابستگی زمانی خوب مدل شده پاسخ تداخل سنج به کاهش خطاهای سیستماتیک در کالیبراسیون به کمتر از 2% در بزرگی و <2∘ در فاز در حساس ترین باند فرکانسی LIGO 20-2000 هرتز کمک کرده است [arXiv:2005.02531، arXiv: 2107.00129]. علاوه بر این، چنین جبرانی برای کاهش عدم قطعیت و تعصب در مکان‌یابی آسمان برای ادغام ستاره‌های نوترونی دوتایی شبیه‌سازی شده نشان داده شد.


2. المپیک سیاه چاله: انتخاب متریک از تلسکوپ افق رویداد و رصدهای LIGO-VIRGO (arXiv)


نویسنده : دنگ وانگ


چکیده: ما یک پارادایم جدید در زمینه فیزیک سیاهچاله پیشنهاد می کنیم، به عنوان مثال، با مشاهدات بیشتر و دقیق تر، باید یک انتخاب متریک انجام داد تا مشخص شود کدام سیاهچاله از نظر رصدی ترجیح داده می شود. با توجه به داده‌های تصویربرداری سایه‌ای از تلسکوپ افق رویداد و اندازه‌گیری‌های امواج گرانشی حاصل از همکاری LIGO-VIRGO، ما سعی می‌کنیم به این موضوع بپردازیم. اگرچه بر اساس داده‌های کنونی هیچ اولویت آشکاری برای یک متریک سیاهچاله خاص پیدا نمی‌کنیم، به عنوان ارائه این الگوی تحقیقاتی جدید، ما این معیارهای سیاهچاله را با استفاده از معیار اطلاعات بیزی رتبه‌بندی می‌کنیم. ما متوجه شدیم که کر و رایسنر-نوردستروم مقام اول بازی‌های المپیک سیاه‌چاله را به دست آورده‌اند. جالب توجه است، ما کران بالای 2σ از میانگین بار الکترونیکی Q<2.82×1018 C را برای فضازمان رایسنر-نوردستروم، و محدودیت 2σ را روی پارامتر اسپین متوسط ​​a=-0.02+4.07-4.04 متر برای فضازمان کر می‌دهیم، که با پیش بینی چرخش صفر برای ناظر دور سازگار است. مشاهدات چند پیام رسان و چند طول موجی آینده، کاربرد این پارادایم جدید را در آزمون های تئوری های گرانشی و سیاهچاله ها افزایش خواهد داد. △

طراحی لوگو با بهترین طراحان لوگو

3. کاهش ابعاد متمایز با استفاده از شبکه های عصبی عمیق برای خوشه بندی LIGOData (arXiv)


نویسنده: سارا بهادینی، یونان وو، اسکات کوفلین، مایکل زوین، آگلوس کی. کاتساگلوس

سفارش ساخت سایت در فریلنس پروژه

چکیده: در این مقاله، با استفاده از قابلیت‌های شبکه‌های عصبی برای مدل‌سازی غیرخطی‌های موجود در داده‌ها، مدل‌های متعددی را پیشنهاد می‌کنیم که می‌توانند داده‌ها را در یک منیفولد کم‌بعد، متمایز و صاف نمایش دهند. مدل‌های پیشنهادی می‌توانند دانش را از دامنه کلاس‌های شناخته شده به دامنه جدیدی که کلاس‌ها ناشناخته هستند، منتقل کنند. یک الگوریتم خوشه‌بندی بیشتر در دامنه جدید برای یافتن کلاس‌های بالقوه جدید از مجموعه داده‌های بدون برچسب استفاده می‌شود. مشکل تحقیق و داده های این مقاله از پروژه جاسوسی گرانش که یک پروژه جانبی رصدخانه امواج گرانشی تداخل سنج لیزری پیشرفته (LIGO) است، نشات گرفته است. هدف پروژه LIGO شناسایی امواج گرانشی کیهانی با استفاده از آشکارسازهای عظیم است. با این حال اختلالات غیر کیهانی و غیر گاوسی معروف به «اشکال» در داده‌های امواج گرانشی LIGO نشان داده می‌شوند. این نامطلوب است زیرا مشکلاتی را برای فرآیند تشخیص امواج گرانشی ایجاد می کند. Gravity Spy به شناسایی اشکالات با هدف درک منشأ آنها کمک می کند. از آنجایی که انواع جدیدی از اشکالات در طول زمان ظاهر می شوند، یکی از اهداف Gravity Spy ایجاد کلاس های جدید اشکال است. برای انجام این کار، ما یک روش در این مقاله برای انجام این کار ارائه می دهیم

انجام پروژه متلب  در فریلنس پروژه با بهترین متخصصان